بی نهایت سه نقطه...

امروز کتاب رو تموم کردم.

خوندنش ده روز طول کشید

ازاون دسته کتاباییه که بعد از خوندنش ذهنتو درگیر میکنه...

تمام نوشته های کتاب جلو چشمات به تصویر کشیده میشن و مرور میشن.

کتابی پر از هیجان،استرس،نفرت،کینه،عشق نافرجام و ...

چه ذهن خلاقی!

قشنگه ، بخونیدش...

به تظاهرات رسیدم
چیز رقت انگیزی بود .
حدود چهل نفر پلاکاردهایی در دست داشتند
که رویشان نوشته بود
《احترام میخواهند》
بعید میدانستم التماس برای احترام فایده ای
داشته باشد...

سالها بود دکتر نرفته بودم ...

رفتم به مطبی که از بقیه به خانه ام نزدیک تر بود...

برایم فرق نمیکرد چه دکتری، فقط دوست نداشتم خیلی چاق باشد...

دکترهای چاق به اندازه ی آرایشگرهای کچل غیر قابل اعتماد هستند...

عشق به شما القا میکند که ابدی و پابرجاست...

حتی کله خرترین قمارباز هم حاضر نیست روی جاودان بودن عشق شرط ببندد...

پرسیدم:《چرا انقدر از پولدارها بدت میاد؟》
چشمانش را باریک کرد و گفت: 《چون هرچی فرصته مال اوناست. چون وقتی فقرا دارن جون میکنن اونا از دمای استخرشون شکایت دارن . چون وقتی آدم های معمولی دچار مشکل میشن قانون دهنشون رو سرویس میکنه ولی وقتی پولدارها مشکل دار میشن قانون بهشون حال اساسی میده...》

#استیو_تولتز

ترحم ، برادر هاج و واج و گم شده ی هم دردیست...

ترحم نمی داند باخودش چه کند و برای همین می گوید : ای وای ی ی ی ی چه بد!....

#استیو_تولتز

احمقانه است که فکرمیکنیم خداوند فقط وقتی صدای افکارمان را میشنود که اورا به اسم صدا میزنیم...

ونه وقتی که مشغول افکار پلید روزمره مان هستیم...

استیو_تولتز

در پایان روز

تنها چیزی که برایش دلتنگ میشوی

خوده زمان است...

استیو_تولتز

رویای یک آدم 

لنگر آدمی دیگر است...

یکی شنا میکند

یکی دیگر غرق میشود...

#استیو_تولتر

نقاب های پیچیده زنده زنده تورا میخورند...

شاد،غمگین،افسرده،بیخیال،جذاب،متفکر،منتقد،

مهربان،عصبانی...

بی نهایت نقاب...

میتونی یکیشو انتخاب کنی و کیه که ادعا کنه تاحالا امتحانشون نکرده....

خودت باش و اجازه نده با زدن نقاب ذره ذره از وجودت محو شه و سرانجام ناپدید...

هرچیزی که هستی حتی اگه منفور...

همون خودت با ارزشه...

#برگرفته از کتاب جز از کل